آنها که
توصیه کردند که عزای حسین بن علی ( علیهماالسلام ) باید زنده بماند ، برای
این بوده که هدف حسین بن علی ( علیهماالسلام ) مقدس بود . حسین بن علی (
علیهماالسلام ) یک مکتب بوجود آورد ، میخواستند مکتبش زنده بماند .
هرگز نمونه ای از یک مکتب عملی در دنیا پیدا نمی کنید که نظیر مکتب
حسین بن علی ( علیهماالسلام ) باشد . اگر شما نمونه حسین بن علی را پیدا
کردید ، آن وقت بگوئید چرا ما هر سال باید یاد او را تجدید کنیم ؟ !
نظیر آنچه که در حسین بن علی ( علیهماالسلام ) در حادثه عاشورا ، در آن
ابتلاء و مصیبت پیدا شد ، از توحید ، از جلوه ایمان ، از جلوه خداشناسی ،
از ایمان کامل به جان دیگر ، از رضا و تسلیم ، از صبر ، از مردانگی ، از
طمأنینه نفس ، از ثبات و استقامت ، از عزت و کرامت نفس ، از
آزادی خواهی و آزادی طلبی، از اینکه در فکر انسانها باشد ، از اینکه در
خدمت انسانها باشد ، اگر در دنیا نمونه ای پیدا کردید ،
آن وقت بگوئید چرا ما نام حسین بن علی ( علیهماالسلام ) را زنده کنیم ؟ ( بدیل ندارد ، مثل
ندارد ) زنده کردن نام و نهضت او برای این است که پرتوی از روح حسینبن
علی بر روح ما و شما بتابد .
اگر اشکی که ما برای او می ریزیم ، در مسیر هماهنگی روح ما باشد ،
پرواز کوچکی است که روح ما با روح حسینی می کند . اگر ذره ای از همت او ،
ذرهای از غیرت او ، ذره ای از حریت او ، ذره ای از ایمان او ، ذره ای از
تقوای او ، ذره ای از توحید او در ما بتابد و چنین اشکی از چشم ما جاری
شود ، آن اشک بی نهایت قیمت دارد .
اگر گفتند باندازه بال مگس هم باشد
یک دنیا ارزش دارد ، باور کنید ! اما نه اشکی که برای نفله شدن حسین (
علیه السّلام ) باشد ،
بلکه اشکی که برای عظمت حسین ( علیه السّلام ) باشد ، برای شخصیت حسین
( علیه السّلام ) باشد . اشکی که نشانه ای از هماهنگی با حسین بن علی ( علیهماالسلام )
و پیروی کردن از او باشد ، بله ، یک بال مگسش هم یک دنیا ارزش دارد .
خواستند همیشه مردم ، این مکتب عملی را ببینند ، مشاهده کنند که
خاندان پیغمبر ( صلّی الله علیه و آله و سلّم ) دلیل بر صدق و گواه خود پیغمبر ( صلّی الله علیه و آله و سلّم ) هستند . اگر
بگویند فلان مسلمان در جنگی که مثلا در روم یا در ایران کرد ،
ایمان و شهامت زیادی از خود نشان داد ، آنقدر دلیل بر حقانیت پیغمبر ( صلّی الله علیه و آله و سلّم )
نیست تا بگویند فرزند پیغمبر چنین کرد . چون همیشه خاندان یک نفر از هر
کس دیگر سوءظن و بدگمانیش به او بیشتر است .
ولی اینکه خاندان پیغمبر ( صلّی الله علیه و آله و سلّم ) را در نهایت صفا و ایمان میبینیم ، بهترین گواه بر صدق پیغمبر (
صلّی الله علیه و آله و سلّم ) است .
هیچ کس مانند علی علیه السلام با پیغمبر ( صلّی الله علیه و آله و سلّم ) نبوده ، با
پیغمبر ( صلِّی الله علیه و آله و سلّم ) بزرگ شده است .
هیچ کس مانند علی ( علیه السّلام) مؤمن به پیغمبر ( صلّی الله علیه و آله و سلّم ) و فدائی او نیست . این خود اول دلیل بر صدق پیغمبر ( صلّی الله علیه و آله و سلّم ) است .
حسین ( علیه السّلام ) فرزند پیغمبر ( صلّی الله علیه و آله و سلّم ) است .
او وقتی ایمان خود را به تعلیمات پیغمبر ( صلّی الله علیه و آله و سلّم ) نشان میدهد ، پیغمبر ( صلّی الله علیه و آله و سلّم ) جلوه میکند ، پیغمبر ( صلّی الله علیه و آله و سلّم ) متجلی میشود . آن چیزهائی که بشر همیشه بزبان میآورد ولی در عمل او کمتردیده میشود در وجودحسین ( علیه السّلام ) دیده میشود .
چطور روح بشر این مقدار شکست ناپذیر میشود ؟
سبحان الله ! بشر به کجا می رسد ، روح بشر چقدر شکست ناپذیر باید باشد که
بدنش قطعه قطعه می شود ، جوانانش جلوی چشمش قلم قلم می شوند ،
در منتهی درجه تشنه میشود و حتی به آسمان که نگاه میکند ، بنظرش تیره وتار است ،
خاندانش را میبیند که اسیر می شوند ، هر چه داشته از دست داده است ولی
یک چیز برای او باقی مانده و آن روحش است .
هرگز روحش شکست نمیخورد .
شما یک چنین صحنه نمایشی از فضائل انسانیت در غیر حادثه کربلا نشان
دهید تا بجای کربلا از آن حادثه یاد کنیم . پس چنین حادثه ای را باید زنده
نگهداریم .
منبع : حماسه حسینی
برچسبها: گلچینِ مطهر